105

هر بار که می خواهم به سمتت بیایم
یادم می افتد ”دلـتـنـگی”

هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک “اشتباه” نیست !


100

جا برای من گنجشک زیاد است،
ولی...
به درختان خیابان تو عادت دارم...

94

عجیب است دریا

همین که غرقش میشوی تو را پس می زند!


91

من تو را نمی شناسم ،
اما می خواهم وقتی بمیری
که بدانی
عشقِ کسی بوده ای ...

دوستت دارم !


90

دیوار که باشی
عاشق کسی می‌شوی
که یادش نیست
کی
کجا

به سینه‌ات تکیه داده است.


87

پرندگان
به هم که می‌رسند
آشیانه می‌سازند؛
من و تو

خاطره


86

به شانه های تو اعتباری نیست
که این تکیه گاه ناامن

همیشه جایی که نباید می لغزد.


85

دلم پر از زخمهایی ست
که قرار است وقتی بزرگ شدم

فراموششان کنم.


84

ترک کردن ِ آدمها هم آدابی دارد !
اگر آداب ِ ماندن نمیدانستید
لااقل درست ترکشان کنید

تا تَرَک برندارند.


83

دروغ می گفتی
معتاد شدنت را به من
که انقدر آرام و بی درد

مرا ترک کردی...


81

خواستند
از عشق
آغوش و بوسه را
حذف کنند
عشق
از آغوش و بوسه

حذف شد.


80

دیوار‌ها هم عاشق می‌شوند
یادگاری ننویسید

اگر قصد برگشتن ندارید


79

چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم

تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتظرم بود.


78

حالا دنیا
پر از شعرهائیست

که نمی توانم به او تقدیمش کنم


66

عشق هم می‌میرد.

یک باره احساس می‌کنی دلت تنگ نمی‌شود.


63

به یکدیگر دروغ نگویید؛
آدم است
باور می‌کند

دل می‌بندد.


47

اکنون کجاست؟
چه می‌کند؟

کسی که فراموشش کرده‌ام .


38

چقدر این دوست داشتن های بی دلیل
خوب است
مثل همین باران بی سوال

که هی می بارد


37

حرف برای گفتن زیاد بود
وقت کم

بوسیدمت!


35

کاش میشد کنج آغوشت بخوابم تا ابد

21

بهترین احساس وقتی است که
کسی همه چیزهایی را که نفری دیگر
در مورد شما دست کم می گرفت تحسین کند .


12

به شقایق سوگند
که تو بر خواهی گشت
من به این معجزه ایمان دارم
منتظر باید بود
تا زمستان برود
غنچه ها گل بکنند...