343

حیاط روشن بود 

و باد می آمد 

و خون شب جریان داشت 

در سکوت دو مرد 


342

اتاق خلوت پاکی است 

برای فکر چه ابعاد ساده ای دارد. 


341

نمی دانم اینجا که ایستاده ام

تقدیر من است یا تقصیر من