۴۸۱

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی
با چون منی به غیر محبت روا نبود


۴۸۰

گفتم: که بعد از آن همه دل‌ها که سوختی

کس می‌خورد فریب تو؟ گفتا: هنوز هم


۴۷۹

این جوری نبودما

این جوری شدم


۴۷۸

صُمٌّۢ بُکْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ

" کر و لال و کورند، و آنها تعقل نمی کنند. "


* و آنها گوسفندانند...


۴۷۷

- ناشکری نکن ، خدا قهرش می گیره.

- قهر خدا دیگه چه جوریه؟


۴۷۶

زینب زینب زینب

غمدن قوجالان زینب


۴۷۵

مرا اتفاقی پیر کرد

که هرگز رخ نداد.


۴۷۴

انتقام سخت تون این بود؟

خدا محو و نابودتون کنه 


۴۷۳

علی (ع)  : " عرفت الله سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم "

« خدای  را به بر هم زدن اراده ها، و  وا شدن گره ها، و شکستن همت ها شناختم »


* منم هر بار اشتباه کردم  و زدی پس کله ام ، حضورت رو حس کردم.


۴۷۲

فکر نمی کردم بزاری  زار و زمینگیر بشم

فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم


۴۷۱

پیر شدم تو این قفس ، یکم بهم نفس بده

رحم و مروتت کجاست، جوونی هام و پس بده


۴۷۰

شما با خانمان خود بمانید

که ما بی خانمان بودیم و رفتیم


۴۶۹

اِوری سینگ ویل بی اُل رایت 


۴۶۸

" فَیَقول رَبّی اَهانَن "

" پس گوید،خدا مرا خوار ساخت "


*خدایا خوارم کردی


۴۶۷

چه بی ثمر می خندم

چه بی اثر می گریم


در این دنیا تک و تنها شدم من


۴۶۶

انگار کسی نفرینم کرده :

" سنی گوروم گرفتار اولاسان "


۴۶۵

این روزا با کی می خندی

وقتی تو گریه می سوزم ؟


۴۶۴

فلک قویوب بوینوما

چکمدیم چارام ندی ؟


۴۶۳

من زینب صبورم...

غملر منی یورامماز