آدم ها ممکنه خیلی ها رو دوست داشته باشن، ولی عاشق یه نفر میشن.
تو برای من اون یه نفر بودی،
ومن برای تو ، یکی از اون خیلی ها.
بالاخره خوندن کتاب " A game of Thrones" رو تموم کردم.
این بار نوبت یک کتاب ترکی است. ترکی رو فراموش کرده ام.
فریاد مرا گرچه سرانجام شنیدی
ای دوست! به داد دل من دیر رسیدی
از یاد ببر قصه ی ما را هم از امروز
درباره ی ما هرچه شنیدی نشنیدی
یک زمانی خوندن قصه زندگی آدم ها رو دوست داشتم. نمی دونم لابلای اون ها چه چیزی رو جستجو می کردم. شاید عشق ، امید ، فرصت زندگی و چیزهایی رو که خودم تجربه نکرده بودم در اونها می جستم.
ولی امروز تمام داستان ها و ماجرای تمام زندگی ها و عشق ها برام ، کلیشه ای، تکراری، و پر از ابتذال روزمرگی هستند.
روزهایی که بی تو می گذرد، گر چه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز می کشد فریاد، در کنار تو می گذشت ای کاش
بزرگترین اشتباه زندگیم آنجا بود که فکر کردم
اگرکاری با بقیه نداشته باشم
بقیه هم کاری با من ندارند.