354

مرا 

غمت، 

تو را 

چه دوره کرده است؟ 


353

به رویدادی بزرگ محتاجم 

اتفاقی که بی خبر باشد 

کاش وقتی به خانه برگشتم 

کفش های تو پشت در باشد 


352

موج را

 آغوش سنگ، آرام می سازد 

بمان 


351

هر که در عشق، سر از قله برآرد، هنر است 

همه تا دامنه کوه تحمل دارند 

350

بیا برگرد، با هم گاه...

با هم راه...با هم...آه

مرا را دور از تو خواهد کشت 

«با هم » های بعد از تو