[و فرشتگان] گفتند: نترس، ما تو را به فرزندی دانا بشارت می دهیم.
گفت: با وجود اینکه پیری مرا فرا گرفته چگونه مرا بشارت می دهید؟
گفتند:ما تو را به حق بشارت دادیم، پس از ناامیدان مباش.
گفت:و چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید می شود جز گمراهان!
توی داستان حضرت موسی یه جایی هست که موسی یک نفر رو غیرعمد کشته و از شهر و دیارش آواره شده ، توی اون لحطه ای که هیچ کس و هیچ جایی برای پناه بردن نداره دعا میکنه :
" رب إنی لما أنزلت إلی من خیر فقیر "
یعنی خدایا به هر خیری که برایم بفرستی محتاجم .
و بعد خداوند توی اون شهر و دیار غربت، موسی رو سر و سامان میده.
خدایا حالا من برای برادرم " رب انی ..." می خوانم. به امید اینکه برایم اجابت کنی همانگونه که برای حضرت موسی اجابت کردی.
که تو بر بندگانت مهربانی.
ناتانائیل ، همچنان که می گذری ، به همه چیز نگاه کن و در هیچ جا درنگ مکن. به خود بگو که تنها خداست که گذرا نیست.
《 تنها خداست که گذرا نیست.》
یا عزیز یا عزیز یاعزیز
ذلّت بعظمتک جمیع خلقک
فکفنی شرّ خلقک
و در صدر اون "خلقک" من رو از شر خودم و حماقت هام حفظ کن. آمین
انا الذی أسأتُ
انا الذی أخطأتُ
انا الذی جهلتُ
انا الذی غفلتُ
انا الذی سهوتُ
انا الذی تعمّدتُ
انا الذی وعدتُ
انا الذی أخلفتُ
منم که بدی کردم
منم که خطا کردم
منم که نادانی کردم
منم که غفلت کردم
منم که سهوا خطا کردم
منم که به عمد گناه کردم
منم که وعده دادم
منم که خلف وعده کردم
ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻮ ﺭﺍ (تنها) وا نگذاشته
همیشه کنارتان خواهد ماند.