من همسن چین و چروک دستای توام
من باعث راه نرفتن پاهای توام
من دیروز سیاهی موهای توام
من تنها دلیل عشق فردای توام
دگر بعد تو عاشقی ممنوع، زندگی ممنوع، دیوانگی ممنوع است
دگر بعد تو حال خوش ممنوع، فال خوش ممنوع، دلدادگی ممنوع است
نترس، آدم دم رفتن همش دلشوره میگیره
دو روز بگذره این دلشوره ها از خاطرت میره
بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو
راحت باش ، دورم از تو و از دنیای تو
ای عشق نافرجام من، رفتی کجا؟
ای آرزوی خام من، رفتی کجا؟
آن دوره آشفتگی های تو کو؟
ای عمر ناآرام من، رفتی کجا؟
این زندگی به مرگ شباهت داشت
پیراهن سیاه به تن کردم
هم سوگوار عمر خودم بودم
هماینکه سوگوار شما بودم
امشبی ای گریه امانم بده
فرصت حرفی به زبانم بده
مژده ای از من به کسانم بده
چون سحر آید به خدا می روم
من دگر از شهر شما می روم