حالا که می روی همراه جاده ها
برگرد و پس بده تنهایی مرا
آخ ... چقدر این شبا دلم تنگه
چشمام از گریه رنگ بارونه
گمونم تو زندگیت از من
حتی یک خاطره م نمی مونه
خیلی دعا کردم ... نشد
هر کار میشد کردم... نشد
ای دل که بی گدار، به آبی نمیزدی
بی قایقت میانه ی دریا چه میکنی؟
من برم هیشکی تنها نمیشه
بغض ابری برام وا نمیشه
این جای خالی که تو سینه م هست
قبلا یه روزی جای قلبم بود