۶۴۳

کتاب " مائده های زمینی" را بالاخره خواندم.
همچون شعری بلند در ستایش زندگی، چشمه ها، آب ها، چشم انداز ها، پنجره ها، سحرگاهان، دشت ها، ماه، نور، روشنایی، اشیاء، شهرها و هر آنچه نام زندگی می توان بر آن نهاد.

که خواندنش اشتیاق نوشتن را در تو برمی انگیزد و اشتیاق بیرون زدن را.


۶۳۸

رویای فردا ، مایه شادی است. اما شادی فردا چیز دیگری است.

و خوشبختانه  هیچ چیز آن به رویایی که از آن در سر می پروردیم ، مانند نیست.


۶۳۷

ناتانائیل، هرگز آرزو مکن که باز طعم آب های گذشته را بچشی.

در پی آن مباش که در آینده، گذشته را بازیابی. 

تازگی بی همانند هر لحظه را دریاب و شادمانی هایت را تدارک مبین.

بدان که به جای شادی تدارک یافته، شادی دیگری تو را به شگفتی خواهد افکند.


۶۳۶

ناتانائیل ، همچنان که می گذری ، به همه چیز نگاه کن و در هیچ جا درنگ مکن. به خود بگو  که تنها خداست که گذرا نیست.


《 تنها خداست که گذرا نیست.》