۶۴۵

درون خانه ی خود ، هر گدا شهنشاهی ست
قدم برون منه از حد خویش ، سلطان باش


۶۳۷

ناتانائیل، هرگز آرزو مکن که باز طعم آب های گذشته را بچشی.

در پی آن مباش که در آینده، گذشته را بازیابی. 

تازگی بی همانند هر لحظه را دریاب و شادمانی هایت را تدارک مبین.

بدان که به جای شادی تدارک یافته، شادی دیگری تو را به شگفتی خواهد افکند.


۵۵۲

من که با یاد تو دنیا را فرامُش کرده ام

از مروت نیست از خاطر به در کردن مرا


۵۱۴

سخت می خواهم که در آغوش تنگ آرم ترا

هر قدر افشرده ای دل را، بیفشارم ترا