292

هرچه بیشتر می روم

تنهاتر می شوم.

قطاری شده ام 

که واگنهاش یکی یکی

از دنبال کردنش خسته می شوند.


291

نباید چیزی را دوست بداری

همین بهانه های کوچک

برای زنده ماندنت

بعدها

تو را خواهند کشت.


290

عاشق که میشوی

لالائی هم یاد بگیر.

شبهای باقیمانده عمرت 

براحتی نخواهند گذشت.


289

خسته ام 

خیلی خسته 

به من جایی بدهید

می خواهم بخوابم

یک تخت خالی 

یک دنیای خالی

یک قلب خالی .


284

دیگر چه جای خواهش و نذر و اجابتی؟

وقتی امید نیست به هیچ استجابتی

از ترس اینکه باز تو را آرزو کنم 

خط میکشم به دلخوشی هر زیارتی


283

چقدر شبیه دعایی شدم 

که اجابت نمی کنی. 


280

تنها بودم که او آمد.

تنهاییم را پر نکرد ... 

فقط خلوتم را شکست...... 

تنهاترم کرد.... 

رفت .......


275

به من نگو وقتی که رفتم صبور باش؛

به کسی که شنا نمی‌داند

نمی‌گویند در غرق‌شدن عجله نکن!


273

شهریور است. 

کم کم فکر باد و باران باش.

شاید کسی تمام گریه هایش را برای پاییز گذاشته باشد. 


271

دلم شور می زند، 

نکند این شبها کسی تو را آرزو کند، 

و دعایش مستجاب شود. 


269

تنهایی ام

 زنی که موهایش رامی بافد 

و می شکافد 

می بافد 

و می شکافد 

می بافد... 


246

و چه انتظار بزرگی است  

اینکه بدانی

 پشت هر دوستت دارم   

چقدر دوستت دارم ... 


242

سالهاست که مرده ام 

بی تو نه بوی خاک نجاتم داد 

نه شمارش ستاره ها تسکینم 

چرا صدایم کردی 

چرا؟


239

چیزی نگو. برو به سلامت، از این به بعد 

هر جا صدای گریه شنیدی، دعام کن 


57

هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد
اما‌ آدمی است دیگر

همیشه منتظر می‌ماند.


48

میلیون‌ها و میلیارد‌ها آدم توی این دنیا هستند
و همه‌شان می‌توانند بی‌تو زندگی کنند،

آخر من بدبخت چرا نمی‌توانم؟


47

اکنون کجاست؟
چه می‌کند؟

کسی که فراموشش کرده‌ام .


45

باز نگشتند

رودهایی که به دریا رفتند
سربازانی که به جنگ
و یارانی که به دیار غریب


44

علف‌های نو رسته
به جا نمی‌آورند

درختان کهن را


40

من همه آدمای این شهر رو دوست دارم ،

چون یکی شون و میشناسم !


33

آنقدر نفس میکشم تا تمام شود

همه ی نفس هایی که دائم سراغ تو را میگیرند


34

نفسم می گیرد

در هوایی که نفس های تو نیست


32

چقدر دلم هوایت را می کند

حالا که دیگر هوایم را نداری


17

ما زن ها رسم خوبی داریم،

زمانه که سخت می گیرد،

شروع می کنیم به کوتاه کردن

ناخن ها،موها، حرف ها، رابطه ها!


9

در گلوی من
ابر کوچکی ست

می‌شود مرا بغل کنی؟
قول می‌دهم
گریه
کم کند...