۵۷۲

پا گذاشت تو زندگیم ، پاشو پس کشید و رفت

 دور شد... صبر کرد ، سوختنم و دید و رفت


۵۷۱

آدما میان برن که رد بشن به زور
رهگذر شدن همه هی عبور و هی عبور