قاضی زیاد می شود وقتی عدالت نیست
آخ ... چقدر این شبا دلم تنگه
چشمام از گریه رنگ بارونه
گمونم تو زندگیت از من
حتی یک خاطره م نمی مونه
دیگه با گریه هم خالی نمیشم
نگاه کن با غرور من چه کردی
یه کاری با دلم کردی که حتی
به حال من خودت هم گریه کردی
بیر نفر وار سـنین عشــقــینــده یانیـر تبریزده
بیر نفر سنـدن اوتور خالـقـی دانیر تبریزده
اوقدر دیلـده آدین شهری دولاندیم گئجه لر
سنی حتی خیابان لاردا تانیر تبریزده
آن شب کـه گفتـی باورم کن با تو می مانـــم
دلواپسی های من از صبح فردا بود
آن شب که گفتی باتو هستم تاکه دنیاهست
باور نکردم گرچه این جمله زیبا بود
ببخش اگه تو رو گرفتم از خودم
ببخش اگه مزاحم دلت شدم
اگه یریز از این علاقه دم زدم
ببخش اگه سکوتت و بهم زدم
تو چنگ ابرای بهار افتادم و در نمیام
چشمامو سرزنش نکن، از پسشون برنمیام
پیر شدم تو این قفس، یکم بهم نفس بده
رحم و مروتت کجاست، جوونیامو پس بده
فکر نمی کردم بذاری زار و زمینگیر بشم
فکر نمی کردم که یه روز این جوری تحقیر بشم
اون همه که دلم برات به آب و آتیش زده بود
حتی اگه سنگ بودی، دلت به رحم اومده بود
این زمستونم به یاد تو می مونم
برف و بارونم به یاد تو می مونم
هر چی میخوای نیا و تلافی کن
من تا می تونم به یاد تو می مونم
زمستون مبارک!
بذار گریه کنم پیش تو دل سیر
دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد
مرتضی پاشایی عزیز رفت
خدایا خیلی دوستش داشتیم
خیلی هواش رو داشته باش
که می دونی اینو آره خوب بلدم
خلاصم کن از عشقهایی که گاهی هست و گاهی نیست
هفت سین من تویی
من فقط تو رو می خوام
دلم امشب از خدا جز تو هیچی نمی خواد