ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
از یکی دیگر از کابوس های شبانه ام بیدار شده ام...
می ترسم...
وحشت کابوس نه...وحشت دیوانه شدن
دارم دیوانه میشوم....
می ترسم...
کسی که شیره جان می مکید من بودم
کسی که روح به تنم می دمید، مادر بود
* این روزها منم که دارم از شیره جان و روحم به او می بخشم و از روح و جسم خسته ام مایه میزارم تا روح زندگی رو بهش برگردونم.