-
۵۶۴
جمعه 21 آذر 1399 16:15
چقدر دلم می خواست همین حالا کنارت باشم اما تو نیستی تو آنجا در دوردست هایی و آن دوردست اصلا متوجه خوش شانسی اش نیست.
-
۵۶۳
جمعه 21 آذر 1399 16:14
نمی دانم گنجشک ها که همه شبیه هم اند چطور یکدیگر را می شناسند و نمی دانم چقدر شبیه من هست که تو دیگر مرا نمی شناسی
-
۵۶۲
جمعه 21 آذر 1399 16:12
عشق زمانی است که کسی را ملاقات می کنی و به تو درباره تو چیز تازه ای می گوید.
-
۵۶۱
جمعه 21 آذر 1399 16:10
شب های هجر را گذراندیم و زنده ایم ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
-
۵۶۰
جمعه 21 آذر 1399 16:09
تو خوبی بودی چرا همیشه نماندی؟
-
۵۹۹
جمعه 21 آذر 1399 15:18
جو گندمیه موهام، من پیر شدم دختر در خاطرههایی دور، زنجیر شدم دختر من وعدهی خوشبختی در سیر ِ زمان بودم هی دور شدم از خود، هی دیر شدم دختر
-
۵۹۸
جمعه 21 آذر 1399 15:05
هزار مرغ دریایی در سینه من گرفتارند اگر این پنجره باز شود.
-
۵۹۷
جمعه 21 آذر 1399 14:49
ای عشق تنها هدف ما آن است جنگ ها را به تو واگذاریم پس پیروز شو تو پیروز شو و صدای قربانیانت را بشنو که تو را می ستایند.
-
۵۹۶
جمعه 21 آذر 1399 14:45
زمستان را دوست دارم که این گریههای زمستان گریههای پایان عمر نیست بلکه نشان ِآغاز است نشانِ امید
-
۵۹۵
جمعه 21 آذر 1399 14:43
همه راهها به تو ختم میشود حتی آنهایی که برای فراموشیات ، از سر گرفتم.
-
۵۹۴
جمعه 21 آذر 1399 14:41
سلام للذین أحبهم عبثا سلام بر کسانی که بیهوده دوستشان دارم
-
۵۹۳
شنبه 15 آذر 1399 16:06
زبان حال دلم را کسی نمی فهمد کتیبه های ترک خورده خواندنش سخت است
-
۵۹۲
جمعه 16 آبان 1399 20:15
انت الذی احسنتَ انت الذی رزقتَ انت الذی وفقتَ انت الذی اعطیتَ انت الذی اغنیتَ انت الذی اویتَ انت الذی کفیتَ انت الذی هدیتَ انت الذی سترتَ انت الذی غفرتَ انت الذی مکّنتَ انت الذی اعززتَ انت الذی شفیتَ انت الذی عافیتَ تویی که احسانم کردی تویی که روزیم دادی تویی که توفیقم دادی تویی که عطایم کردی تویی که بی نیازم کردی...
-
۵۹۱
جمعه 16 آبان 1399 20:00
انا الذی أسأتُ انا الذی أخطأتُ انا الذی جهلتُ انا الذی غفلتُ انا الذی سهوتُ انا الذی تعمّدتُ انا الذی وعدتُ انا الذی أخلفتُ منم که بدی کردم منم که خطا کردم منم که نادانی کردم منم که غفلت کردم منم که سهوا خطا کردم منم که به عمد گناه کردم منم که وعده دادم منم که خلف وعده کردم
-
۵۹۰
سهشنبه 6 آبان 1399 08:41
نترس آنچه روی آن پا گذاشتی، مین نیست؛ قلب من بود.
-
۵۸۹
جمعه 2 آبان 1399 21:28
سربههوا بودن یعنی حواست آن دور دورها باشد و توی دنیای خودت خیالبافی کنی.
-
۵۸۷
جمعه 25 مهر 1399 22:17
گمان نمی کنم هیچ وقت کسی عمدا به صدای ساعت گوش بدهد. ممکن است مدت درازی از صدای آن غافل باشی ، بعد یک ثانیه تیک تاک می تواند بدون وقفه در ذهنت ، رژه طولانی و رو بزوال زمانی را که نمی شنیدی بوجود بیاورد.
-
۵۸۶
جمعه 25 مهر 1399 22:13
من این ساعت را به تو می دهم ، نه برای اینکه به یاد زمان باشی ، بلکه برای آنکه گاه و بیگاه بتوانی زمان را فراموش کنی و تمام نَفَسَت را برای فتح آن حرام نکنی. هیچ نبردی فتح نمی شود، حتی در هم نمی گیرد. میدان نبرد، تنها، ابلهی و نومیدی بشر را به رخش می کشاند. و پیروزی ، خیال باطل فیلسوف ها و احمق هاست .
-
۵۸۵
جمعه 11 مهر 1399 18:57
یک آدم دیگه از زندگیم حذف شد.
-
۵۸۴
چهارشنبه 2 مهر 1399 12:53
هر وقت میخواهم دعای بد بکنم ، یاد انتقام سخت می افتم.
-
۵۸۳
یکشنبه 30 شهریور 1399 21:46
ببخش که خواهر بزرگتر خوبی برات نبودم ببخش که برات خواهری نکردم ببخش که گند زدم به زندگیت ببخش که به آتیش من سوختی دورت بگردم یعنی میشه خوشبختی و خنده از ته دلت رو ببینم
-
۵۸۲
جمعه 28 شهریور 1399 16:00
در من غم آرامی هست که همه چیز را به امان خدا رها کرده است در من غم آرامی است که از تلاطم افتاده است دریا هنوز هست و موج ها رفته اند طوفان هر چقدر هم که سهمگین باشد یک جا تمام مى شود یا در این طوفان میمیریم با با غم آرام و عمیق و ساکتی پا بیرون می گذاریم هیچکس، هیچوقت، به همان چیزی که پیش از طوفان بوده است بر نمی گردد...
-
۵۸۱
جمعه 28 شهریور 1399 15:58
در زادگاهم درختان گردو بار داده اند درختان آلو بارداده اند زنان و میشان بارداده اند ابران وبادان بار داده اند در زادگاهم کسی به گورستان رفته است کسی از بیابان بازگشته است هنوز منم نشسته در انتظار نه رفته ؛ نه باز گشته آواز نخوانده بار نداده ام.
-
۵۸۰
دوشنبه 13 مرداد 1399 18:53
ما برای با تو بودن ، عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست ، گاهی هم تو دل می باختی
-
۵۷۹
شنبه 4 مرداد 1399 21:26
شروع کردم به خوندن یک کتاب واقعی به عربی " أنا قبلک" ولی هر بار فقط یک پاراگراف از اون رو می تونم بخونم و از توش دو صفحه لغت درمیارم. هدفم اینه که عربیم اونقدر خوب بشه که یک روز بتونم کتاب " بدیعة و فؤاد" رو بخونم. چون خوندن یک کتاب بقلم نویسنده عرب ، سخت تر از یک کتاب ترجمه شده به عربیه .
-
۵۷۸
جمعه 3 مرداد 1399 12:30
خدایا ، پدرش باش، برادرهای نداشته اش باش، دوستش باش ، رفیقش باش. هیچ کس و کاری نداره ، خودت کس و کارش باش. همیشه هوای ما رو داشته، خودت هواش و داشته باش.
-
۵۷۷
جمعه 20 تیر 1399 21:52
یادم رفت بنویسم بالاخره خوندن کتاب Crime And Punishment رو تموم کردم.
-
۵۷۶
یکشنبه 15 تیر 1399 00:45
بند ِ دل ِ من به لبخندهای تو بند است. برای دوست داشتنت اما لبخندهایت را نه دلت را لازم دارم.
-
۵۷۵
چهارشنبه 11 تیر 1399 00:36
نزدیک سه ماهه یادگیری زبان عربی رو شروع کردم. الان فقط از برنامه Beelinguaapp استفاده می کنم. شاید بعد از Duolingo یکی از بهترین و کاربردی ترین برنامه های یادگیری زبان باشه. بخصوص برای من که دوست دارم با خوندن ، زبان یاد بگیرم . داستان های کوتاه جذاب همراه با متن و ترجمه و صوت . از قبل می دونستم که واژه های عربی در...
-
۵۷۴
چهارشنبه 28 خرداد 1399 10:01
ازعشق هر چیزی که میشناسم و از من گرفتی تو، تو باقی مونده ی احساسم و از من گرفتی