-
۵۷۴
سهشنبه 17 خرداد 1401 05:25
احساس گوسفندی رو دارم که به قربانگاه می برنش
-
۵۷۳
دوشنبه 16 خرداد 1401 14:57
-
۵۷۲
یکشنبه 8 خرداد 1401 20:29
من دلم بارون میخواد با تو دنیای آروم میخواد
-
۵۷۱
شنبه 7 خرداد 1401 22:42
دوباره قلمو به دست گرفتم
-
۵۷۰
جمعه 6 خرداد 1401 00:24
خیلی ها از زندگیم حذف شدند. نمی بخشمشون که باعث شدن اینقدر تنها بشم.
-
۵۶۹
سهشنبه 3 خرداد 1401 16:46
کتاب kürk mantolu madona رو این بار به صورت صوتی گوش دادم. بار اول که خوندمش زیبایی جمله هاش شگفت زده ام کرده بود. این بار جدبه قبل رو برام نداشت. این به ذائقه بیمار این روزهای من برمی گرده یا هر چیزی بار دوم تازگیش رو از دست میده نمی دونم. البته که من برای یادآوری و فراموش نکردن زبان ترکی می خوندمش و این روزها حتی...
-
۵۶۸
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 16:14
اونهایی که چراغ چشمانم رو خاموش کردن خدا چراغ قلبشون و عمرشون رو خاموش کنه
-
۵۶۷
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 14:59
از یک سنی به بعد با احتیاط به آدم ها نزدیک و با شتاب از آنها دور می شوی.
-
۵۶۶
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 12:32
مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم
-
۵۶۵
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 12:30
هر قدیسی گذشته های دارد و هر گناهکاری آینده ای قصاوت فقط با خداست.
-
۵۶۴
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 12:29
شاید به سرگردانی ام دنیا بخندد موجی که عاشق می شود، ساحل ندارد
-
۵۶۳
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 15:14
صبر ایوب مثالی است که ما صبر کنیم ورنه آن زجر که من دیده ام، ایوب ندید
-
۵۶۲
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 10:41
سخت است که عاشق شوی و هیچ ندانند هی شعر بگویی، بنویسند که احسنت!
-
۵۶۱
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 10:38
با من خسته مهربان تر باش من همانم که دوستت دارد
-
۵۶۰
یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 10:35
هر چند می رود، بروم چای دمکنم شاید کمی نشست...خدا را چه دیده ای
-
۵۵۹
سهشنبه 20 اردیبهشت 1401 10:44
بگو غم رد شود که قلبت آرامگاه اندوه نیست.
-
۵۵۸
سهشنبه 20 اردیبهشت 1401 10:40
اگر روزی یقینکردی جهان جای کمی دارد چو من سر در گریبانکن، گریبان عالمی دارد
-
۵۵۷
سهشنبه 20 اردیبهشت 1401 10:37
من یاد گرفته ام چگونه استخوانم را مثل لولای در جا بیندازم
-
۵۵۶
سهشنبه 20 اردیبهشت 1401 10:34
ولیکن با که گویم راز، چون محرم نمی بینم
-
۵۵۵
سهشنبه 20 اردیبهشت 1401 10:31
مدت هاست ایستاده ام بر فراز اتفاقی که نمی افتد.
-
۵۵۴
دوشنبه 19 اردیبهشت 1401 22:47
دگر بعد تو عاشقی ممنوع، زندگی ممنوع، دیوانگی ممنوع است دگر بعد تو حال خوش ممنوع، فال خوش ممنوع، دلدادگی ممنوع است
-
۵۵۳
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:56
ز دنیا بخش ما غم خوردن آمد نشاید خوردن الا رزق مقسوم
-
۵۵۲
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:55
قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت
-
۵۵۱
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:53
چه روزها که بدون تو سالها شد و رفت
-
۵۵۰
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:52
با من راه بیا برای تو از بیراهه های زیادی گذشته ام.
-
۵۴۹
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:51
خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد؟ چرا اینگونه کافرگونه ، بی رحمانه می خندی؟
-
۵۴۸
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:49
ای کم شده وفای تو و افزون جفای تو
-
۵۴۷
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:48
ای قرار دل طوفانی بی ساحل من
-
۵۴۶
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 12:47
مرغ عشق ها هم پیدا نکردند فال آمدنت را من که گنجشکی پاپتی ام.
-
۵۴۵
شنبه 13 فروردین 1401 22:36
نه خنده مونده برام نه گریه مونده برام فقط یه کابوس کشنده مونده برام