-
314
دوشنبه 6 مهر 1394 13:29
تابستان هم آمد. اما تو نیامدی. راستی چرا فصل ها به هر قیمتی می آیند، اما تو نه؟
-
313
دوشنبه 6 مهر 1394 13:28
فصل عوض میشود جای آلو را خرمالو میگیرد جای دلتنگی را دلتنگی
-
312
دوشنبه 6 مهر 1394 13:27
کاش تنهایی پرنده بود. گاهی هم به کوچ فکر می کرد.
-
311
یکشنبه 5 مهر 1394 22:53
بیر نفر وار سـنین عشــقــینــده یانیـر تبریزده بیر نفر سنـدن اوتور خالـقـی دانیر تبریزده اوقدر دیلـده آدین شهری دولاندیم گئجه لر سنی حتی خیابان لاردا تانیر تبریزده
-
310
یکشنبه 5 مهر 1394 22:52
تنها بودیم در آن خانه ی کوچک از پشت سر چشم هایت را گرفتم وباخنده نام خودم را پرسیدم این برای من فقط یک شوخی بود اما تو واقعا فکر کردی.
-
309
یکشنبه 5 مهر 1394 22:50
گاهی به آخرین پیراهنم فکر میکنم که مرگ در آن رخ میدهد ..
-
308
یکشنبه 5 مهر 1394 22:49
از ما که گذشت به شما اگر رسید به جای ما روزی هزار وعده دوستش داشته باشید!
-
307
یکشنبه 5 مهر 1394 22:47
شاید دنیا نام دختری باشد که یک روز محبوبش قول داده بود جهان را به اسمش کند.
-
306
یکشنبه 5 مهر 1394 22:46
فراموش می شوم راحت تر از ردپایی بر برف که زیر برفی تازه دفن می شود راحت تر از خاطره ی عطر گیجی در هوا که با رهگذری تازه از کنارت رد می شود و راحت تر از آن که فکر کنی، فراموش می شوم.
-
305
یکشنبه 5 مهر 1394 22:44
جمعه ها باید یکی باشد که شعرهای آدم را قدم بزند آدم نمیرد از دلتنگی
-
304
جمعه 3 مهر 1394 19:24
آن شب کـه گفتـی باورم کن با تو می مانـــم دلواپسی های من از صبح فردا بود آن شب که گفتی باتو هستم تاکه دنیاهست باور نکردم گرچه این جمله زیبا بود
-
303
جمعه 3 مهر 1394 19:22
مرا ببخش..! اگر به تو پیله کرده ام.. قدری طاقت بیار پروانه میشوم و می روم.
-
302
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:50
کم بودی برای ایستادن پشتِ زنی که دوستت داشت.
-
301
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:49
طوفان هر چقدر هم که سهمگین باشد یک جا تمام می شود! اما هیچکس، هیچوقت، به همان چیزی که پیش از طوفان بوده است بر نمی گردد.
-
300
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:47
در من غم آرامی هست که از تلاطم افتاده است! دریا هنوز هست و موج ها رفته اند. نبودی و جهانم را به طوفان کشیده بودی .. حالا فقط نیستی... همین
-
299
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:45
در من غم آرامی هست که همه چیز را به امان خدا رها کرده است...
-
298
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:44
ببین جانم! من زنم زن ها به حرف ها تکیه می زنند. و از حرف ها تکیده می شوند. و شک نکن اگر زبان اختراع نمی شد هیچ زنی عاشقت نمی شد.
-
297
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:43
حرف هایت را زدی زدی تا زدی زیر همه شان! حرف هایم را نزدم نزدم تا زدم زیر اولین بارانی که زد!
-
296
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:42
من را شمعدانی بدان در گلدانی کوچک که بیشتر از آب و آفتاب به تو نیاز دارد.
-
295
دوشنبه 23 شهریور 1394 20:41
سفر یعنی تو می روی و من پشت سرت آب می شوم.
-
294
سهشنبه 10 شهریور 1394 23:13
. گفت: هیچکس از دوری و نبودِ هیچکسی نمرده! مُرده؟ توو دلم گفتم: اونایی که مردن، زبانِ گفتن ندارن...
-
293
سهشنبه 10 شهریور 1394 23:11
. همین حوالی من بمان، دنیا آنقدر بزرگ شده است و آدمها آنقدر زیاد که می ترسم تا ابتدای خیابان بروی، یا راه بازگشت را پیدا نکنی یا من را دیگر نشناسی.
-
292
سهشنبه 3 شهریور 1394 22:00
هرچه بیشتر می روم تنهاتر می شوم. قطاری شده ام که واگنهاش یکی یکی از دنبال کردنش خسته می شوند.
-
291
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:59
نباید چیزی را دوست بداری همین بهانه های کوچک برای زنده ماندنت بعدها تو را خواهند کشت.
-
290
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:58
عاشق که میشوی لالائی هم یاد بگیر. شبهای باقیمانده عمرت براحتی نخواهند گذشت.
-
289
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:56
خسته ام خیلی خسته به من جایی بدهید می خواهم بخوابم یک تخت خالی یک دنیای خالی یک قلب خالی .
-
288
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:55
چه کرده اى ؟ تو با دلم که از تو پیش دیگران گلایه هم که مى کنم ، شعر حساب میشود!
-
287
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:53
احساس سنگ خارا نیست که همین طور بماند و بماند و بماند... احساس مثل شاپرک مثل عطر می پرد! درست توی همان روزهایی که دوستت دارم دوستم داشته باش!
-
286
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:51
نخواه فراموشت کنم! آخر کدام درخت در کدام اردیبهشت خانه تکانی کرده است؟ دیوانه ! من تازه عاشقت شده ام.
-
285
سهشنبه 3 شهریور 1394 21:49
در یک مهمانی یک خیابان یا حتی یک مغازه، چرا بر حسب اتفاق هم ما جایی به هم برنمی خوریم؟