۷۳۱

پدرم در طول عمرش یک رکعت نمازش یا یک روز روزه اش قضا نشده . از زمانی که من به یاد دارم ، نماز شبش ترک نشده . تا آخرین روز عمر پدرش، دو زانو جلوش می نشست و از حرف اون برنمی گشت. یک ریال پول حروم نزاشته وارد زندگیش بشه، تا حالا واسه یه چیز دنیوی به تو رو ننداخته .

حالا یک بار اونم بخاطر ماها یک چیزی ازت میخواد.

خدای بابا ! نزار پدرم پیش هر کس و ناکس و دوست و دشمن خوار و خفیف بشه.

من از دنیا تو را تنها گزیدم

روا داری که من غمگین نشینم؟