من همسن چین و چروک دستای توام
من باعث راه نرفتن پاهای توام
من دیروز سیاهی موهای توام
من تنها دلیل عشق فردای توام
وقتی در نهایت متوجه می شوید که نحوه رفتار یک شخص، بیشتر از اینکه به شما ارتباط داشته باشد،
به کشمکش های درونی خود او ارتباط دارد،
چیزی به دل نگرفتن و گذشت کردن را می آموزید.
حاکمانی که نمی دانند شب مردمانشان چگونه به صبح می رسد،
دیگر چه فرق می کند به شراب نشسته باشند،
یا به نبایش ایستاده باشند.
سلام بر آنان که زندگی مجبورمان کرد بی آنها روزگار بگذرانیم
حال آنکه آنها، در قلب مان زیباترین داستان ها بودند.
آدمها به زندگی شما برمی گردند،
بعد از اینکه از شخصی که فکر می کردند بهتر از شماست ،
ناامید می شوند.
می دانم چرا هیچ گاه به یاد من نیستی،
من زخمی بر روحت به یادگار نگذاشتم که با هر تلنگری یادم بیفتی.
انسان به زخم ها بیشتر می اندیشد تا مرهم ها.
آدما یه بار، دو بار، نهایتا سه بار بهت میگن از این رفتارت بدشون میاد،
دفعه بعدی مطمئن باش که دیگه رفتارت مهم نیست؛
چون دیگه از خودت بدشون میاد.
من همش حس می کنم که دیرم شده و باید عجله کنم.
نمی دونم کجای زندگی باید برسم که
با خیال راحت بشینم و استراحت کنم.